معنی نماى تدوین نشده سینمایى
حل جدول
شات
نماى سینمایى
شات
نماى گرفته شده و تدوین نشده
شات
تدوین کننده فیلم سینمایى
مونتور
ویرانگر سینمایى
ترمیناتور
ارائه نشده
پدیدار نشده، عرضه نشده
حقه سینمایى
تروکاژ
خرس عروسکى سینمایى
تد
هیولاى سینمایى ژاپنى
گودزیلا
فرهنگ فارسی هوشیار
جست و جوی گمشده
لغت نامه دهخدا
تدوین. [ت َدْ] (ع مص) در دیوان نبشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || نام کسی را در دیوان سپاهیان نوشتن. (اقرب الموارد). || ترتیب دادن دیوان را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فراهم آوردن دیوان را. (اقرب الموارد) (المنجد). || ترتیب و تألیف و فراهم آوردگی. (ناظم الاطباء). جمع نمودن وتألیف کردن. (آنندراج) (غیاث اللغات):
اجسام ز اجرام و لطافت ز کثافت
تدوین زمین را و تداویر زمان را.
ناصرخسرو.
اصطلاحات سینمایی
تدوین مرحله ی بعد از اتمام فیلمبرداری است که نماها براساس خط داستانی فیلمنامه کنار هم چیده می شوند. دراین مرحله است که نماها وصداهای مختلف خط روشن وروانی پیدا می کنند. درتدوین، فیلم ضرباهنگ وریتم مورد نظر را پیدامی کند واندازه ی زمانی نما ونقطه ی قطع هر نما مشخص می شود، به گونه ای که انتقال از صحنه ای به صحنه ای دیگر نرم وبدون پرش وتوی ذوق زدن انجام پذیرد. « ایزنشتاین» از اولین نظریه پردازان عرصه ی تدوین است.
فارسی به عربی
معادل ابجد
1091